سفارش تبلیغ
صبا ویژن
شگفت است از رشگ بران که غافلند از تندرستى مردمان . [نهج البلاغه]

صالح5

احسان          

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچ کس نبود . در روز گاران قدیم پادشاهی بود که 10 سگ داشت و از هر کسی که خشمگین می شد دستور می دا د که او را نزد سگ ها یش ببرند . سگ بانی بود که از سگ ها حمایت می کرد . روزی شاه به نگهبان سگ ها

 بد گمان شد  و دستور داد او را پیش سگ ها  ببرند . وقتی اورا پیش سگ ها بردند  شاه رفت  و فردای آن روز که باز گشت  با کمال تعجب دید که سگ ها  اصلا اذیتی به مرد نگهبان نکرده اند .  ا ز مرد نگهبان پرسید چرا سگ ها  تو را  اذیت  نکرده اند ؟

مرد نگهبان گفت :  محبتی  که من همیشه به سگ ها  نمو ده ام  و به  آن ها  آ ب و غذا داده ا م باعث شده که آن ها مرا دوست بدارند واذیت نکنند و آن سگ ها از تو با وفاترند .




آفرین شهمیان ::: پنج شنبه 88/9/26::: ساعت 9:50 عصر

>> بازدیدهای وبلاگ <<
بازدید امروز: 170


بازدید دیروز: 12


کل بازدید :1357770
 
 >>اوقات شرعی <<
 
>> درباره خودم<<
مدیر وبلاگ : آفرین شهمیان[296]
نویسندگان وبلاگ :
پ.قربانی[44]
م.نوربخش[0]
ف.عنایت[0]
م. صادقی[0]
الف. سورمه[0]

 
 
 
>>اشتراک در خبرنامه<<
 
 
>>طراح قالب<<