نقاشی که گنجشک ها را گول می زد خود گول خورد
در زمان های قدیم در یو نان باستان نقاشی چیره دست زند گی می کرد . این نقاش یکی از تابلو هایش را بیرون کار گاه گذاشته بود . این تابلو منظره یک گلدان گل بسیار زیبا بود و آن قدر طبیعی بود که گنجشک ها اشتباه می کردند و به امید نشستن روی گل های
گلدان با شتاب و محکم به تابلو میخوردند وروی زمین می افتادند . مردم از دیدن این صحنه ناراحت می شدند از این رو پیش نقاش رفتند و تقاضا کردند تا بلورا ازجلوی درکارگاه بر دارد. اما نقا ش نه تنها تو جهی نکرد بلکه گفت : این تابلو یکی از شاهکارهای من است و همین که پرند گان نمی توانند مصنوعی بودن گل ها را تشخیص بد هند دلیل بر مهارت من می باشد . مردم پیش استاد نقاش رفتند و تقاضایشان را به استاد گفتنداستاد یک روز نقا ش جوان را دعوت کرد و او را در حیاط منز لش پذیرفت . نقا ش
جوان از دین گل ها به وجد آمد اما تعجب کرد که چرا استادش گل ها را با تورمشکی ظریف پو شانده لذا علت را پرسید . استاد گفت : این ها گل های ظریفی هستند و باید زیر تور باشند و تو هم اکنون برو و تور گل ها را بر دار . نقاش خواست چنین کند اما
متو جه شد که گلها و تور همه نقا شی هنر مندانه ایست ازاشتباهش شرمنده شد و درباز گشت تابلو ی خود را از جلو کار گاه بر داشت . اما این مو ضوع در همه ی یو نان پیچید که نقاشی که گنجشک ها را گول می زد خود گو ل خورد .